به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: سایت عصر ایران در این زمینه نوشت: روحانی در بخش پایانی بیانیه خود در واکنش به ردصلاحیت در انتخابات پیشروی مجلس خبرگان، بار دیگر رأی اعتراضی را بهتر از رأی ندادن دانسته است. هرچند به نظر میرسد او میخواهد از مدل واکنش هاشمی رفسنجانی در واکنش به ردصلاحیت خود در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ تبعیت کند که از کاندیداتوری روحانی حمایت و آرای خود را به جانب سبد رأی او هدایت و با یاری خاتمی و پایگاه اجتماعی او، روحانیِ آن زمان اصولگرا را بر کرسی ریاستجمهوری نشاندند، اما مشخص نیست ۱۰ سال بعد از آن، حسن روحانی چه در سر دارد چرا که انتخابات ریاستجمهوری در میان نیست و روحانی نامزد خبرگان بود و مجوز نگرفت، در حالی که قلت نامزدها بهگونهای است که فرمول روحانی اگر هم جواب دهد منحصر به استان تهران باید باشد.
تارنمای انصافنیوز همین موضوع را با رسول منتجبنیا دبیرکل حزب جمهوریت، مهرداد خدیر عضو شورای سردبیری و نویسنده تارنمای عصر ایران، علی باقری فعال سیاسی و صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی به بحث گذاشت. رسول منتجبنیا درباره رای اعتراضی گفت: با این روش نمیشود مسئله را حل کرد. بهترین کار مسئولان نظام این است که سعهصدر به خرج دهند؛ دست از ردصلاحیتهای فلهای بردارند و اجازه دهند نخبگان و کاندیداهای مردمی وارد صحنه شوند تا خود مردم تصمیم بگیرند.
منتجبنیا به انصافنیوز گفت: آنچه آقای روحانی در بیانیه خود گفتهاند را خودشان میبایست توضیح دهند که مقصودشان از رای اعتراضی چیست. من نمیتوانم صحبت ایشان را تفسیر کنم ولی ظاهرا ایشان خواسته که به طور ضمنی مردم را به پای صندوق رای دعوت کند و به دلیل آنکه کاندیدای مردمی میان کاندیداها کم هست مردم در انتخابات حضور پیدا کنند ولی رای به کاندیداهایی که قبول ندارند ندهند یا رای سفید و رای باطله بدهند. قاعدتا چنین منظوری دارند. جای بحث دارد که آیا این کار درستی است که مردم را تشویق کنیم که رای باطله بدهند یا نظر دیگری باید مورد توجه قرار بگیرد.
مهرداد خدیر- روزنامهنگار- نیز درباره پیشنهاد حسن روحانی به انصافنیوز گفته: رأی اعتراضی بهتر از رأی ندادن است اما مشکل این است که در شرایط فعلی جناح حاکم بیشتر بر نرخ مشارکت تاکید دارد و بعید نیست آرای باطله و اعتراضی را هم به حساب خود مصادره کند. من دقیقا نمیدانم در عمل چگونه میتوان سازوکاری یافت که هم رأی اعتراضی داشت و هم این رأی اعتراضی مصادره نشود. زیرا رای اعتراضی هنگامی امکانپذیر است که از اسامی کاندیداهای مختلف و جایگزین آگاه شویم. سؤال این است آیا ایشان جایگزینی دارد یا میخواهد نقش آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ را ایفا کند که بعد از ردصلاحیت خود توصیه به رأی به آقای روحانی توصیه کرد.
علی باقری هم میگوید: مسئله طراحی رای اعتراضی است؛ کاری که در انتخابات محلی مانند مجلس و خبرگان سختتر است. این نوع از رای دادن در انتخابات محلی ممکن است فقط مشارکت بالا ببرد و هیچ پیامی را انتقال ندهد.
در این میان، صادق زیباکلام گفت: ایده آقای روحانی مبنی بر رای اعتراضی کاملا بیمعناست. یعنی چه در انتخابات شرکت کنیم و رای اعتراضی دهیم؟ این کار را کنیم که چه شود؟ که بعد بگویند شصت درصد، هفتاد درصد در انتخابات شرکت کردند! آنچه آقای روحانی گفته هیچ معنا و مفهومی ندارد. شاید ایشان خواستهاند مسئولیت حقوقی اینکه بگویند شرکت نکنند متوجهشان نشود. رای سفید چه چیزی را میرساند؟! بر فرض هم گفته شود درصد بالایی رای اعتراضی دادهاند چه اثر و فایدهای دارد؟! چه آقای روحانی و چه اصلاحطلبان میبایست رویکرد و سیاست درستی را درباره انتخابات پیش بگیرند. اینکه بگوییم در انتخابات شرکت کنید و یا با شورای نگهبان و وزارت کشور مذاکره کنیم که ردصلاحیتها سفت و سخت نباشد، نشان داده هیچ اثری تا به حال نداشته است.
یادآور میشود تعبیر رای اعتراضی به رای سفید در حالی است که گردانندگان حزب اعتدال و توسعه به عنوان رکن دولت روحانی، ضمن مشورت و هماهنگی با وی وارد گود رقابت در انتخابات مجلس شدهاند.